معروف ترین ترور رهبر
معروف ترین و جدی ترین عملیات سوءقصد علیه آیت الله خامنه ای، مربوط به 6 تیرماه سال 60 و یک روز پیش از حادثه انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی می شود.
عملیات ترور
این عملیات ترور -که منجر به مصدومیت دائمی و ازکارافتادگی یک دست آیت الله خامنه ای شد- را بازماندگان گروهک فرقان ترتیب دادند. پس ازآن که گروهک تروریستی فرقان در سال 59 متلاشی شد، محمد متحدی از بازماندگان اصلی آن، گروهک «رهروان فرقان» را گرد هم آورد و در همان جهت گیری گروهک فرقان، عملیات ترور آیت الله خامنه ای در دستور کار قرار گرفت. مسجد ابوذر تهران محل سخنرانی حضرت آیت الله خامنه ای بود که به عنوان محل انجام عملیات ترور هدف گذاری می شود و تروریست ها، طرح ترور را از طریق بمب گذاری در ضبط صوت پی می گیرند.
ترور آیت الله خامنه ای درست یک روز پیش از انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی باعث شد تا ایشان در محل حادثه حضور نداشته باشند و این حادثه غم انگیز را نیز پشت سر بگذارند؛ حادثه ای که چند روز بعدازآن اطلاع یافتند و باعث شد علاوه بر سنگینی جسمانی عوارض سوءقصد، سنگینی روحانی فقدان هم رزمان را نیز متحمل شوند.
روایت ترور
چهار پنج روز از عزل بنی صدر می گذشت. جنگ با عراق و شورش منافقین بعد از اعلام جنگ مسلحانه با جمهوری اسلامی، بحث داغ محافل بود. آیت الله خامنه ای که از جبهه ها برگشته و خدمت امام رسیده بودند، بعد از دیدار، طبق برنامه شنبه ها، عازم یکی از مساجد جنوب شهر برای سخنرانی بودند.
آیت الله خامنه ای که برای گزارش اوضاع جبهه ها نزد امام رفته بود، از جماران عازم مسجد ابوذر می شود. در بین راه و تا رسیدن به مسجد، شهید بابایی و آیت الله خامنه ای درباره? مسائل جبهه و نیروی هوایی باهم گفت وگو می کنند. شهید بابایی نماز را پشت سر ایشان خوانده و مسجد را ترک می کند.
پس از نماز نوبت به برنامه پرسش و پاسخ می رسد. آیت الله خامنه ای ابتدا از لغو مراسم در هفته? قبل به خاطر جلسه بررسی عدم کفایت بنی صدر عذرخواهی می کند.
سوالات مختلفی مطرح می شود که تعدادی از آن ها مربوط به شایعات علیه سران حزب جمهوری است. آیت الله خامنه ای در حال صحبت است. قرار بر این است که ضبط صوت ها را جلوی سخنران نگذارند تا بلندگو سوت نزند، اما در اواخر سخنرانی تقی زاده ضبط صوت را می آورد و جلوی ایشان می گذارد. درست سمت چپ، روبروی قلب.
محافظ ها گمان می کنند ضبط متعلق به مسجد است و مانع آن نمی شوند. فقط یکی از آن ها کمی آن را جابجا می کند که باعث سوت کشیدن بلندگو می شود. آیت الله خامنه ای می گوید «آقا این اگر آمپلی فایر است، خاموشش کنید. یک بلندگوی روراست بگذارید صدا ندهد.» محافظ ها ضبط را کمی جابجا می کنند.
آیت الله خامنه ای به پهلوی چپ روی زمین می افتد. همه فکر می کنند تیراندازی شده و روی زمین دراز می کشند. محافظ ها اسلحه شان را مسلح می کنند؛ و یکی از آن ها به سمت آیت الله خامنه ای می رود. «هر طور بود راه را باز کردیم و خودم برگشتم پشت میز خطابه، ضبط صوت مثل یک دفتر 40 برگ از وسط بازشده بود. با ماژیک قرمز هم روی جداره داخلی اش نوشته بودند: (اولین عیدی گروه فرقان به جمهوری اسلامی).»
عامل ترور
یکی از اسرار تاریخ انقلاب اسلامی، عملیات ترور آیت الله خامنه ای در روز 6 تیر 1360 در مسجد ابوذر است. در این ترور ناجوانمردانه امام جمعه تهران به شدت مجروح شد.
گروه رهروان فرقان ادعا می کند که این ترور توسط آن ها صورت گرفته است اما کارشناسان امنیتی معتقدند که سازمان مجاهدین خلق (منافقین) در پشت پرده این ترور قرار دارد.
اما مواضع قاطع و صریح آیت الله خامنه ای از سویی و درگیر شدن منافقین با مردم طی چند روز گذشته از سوی دیگر؛ باعث می شود هر اقدام تروریستی و خشونت آمیزی به پای منافقین نوشته شود. ترور مسجد ابوذر نیز از این قاعده مستثنا نیست.
گروه رهروان فرقان ادعا می کند که این ترور توسط آن ها صورت گرفته است اما کارشناسان امنیتی معتقدند که سازمان مجاهدین خلق (منافقین) در پشت پرده این ترور قرار دارد.
حتی برخی همچون مرحوم حاج احمد قدیریان، معاون وقت دادستان کل انقلاب معتقدند که جواد قدیری از عوامل نفوذی سازمان در دستگاه امنیتی طراح و عامل این ترور بوده اند.
اما پژوهش های اخیر صورت گرفته در مرکز اسناد انقلاب اسلامی نشان می دهد که شخصی به نام امیرمسعود تقی زاده، عامل و بمب گذار ترور آیت الله خامنه ای در مسجد ابوذر تهران بوده است.
تقی زاده که زیر نظر محمد متحدی رهبر نظامی گروه فرقان عمل می کرده در ترور شهید آیت الله قاضی طباطبایی نیز نقش اصلی را داشته است. این تروریست ها در تاریخ 9 بهمن 1360 در محل نماز جمعه تبریز اعدام شد.
امیرمسعود تقی زاده که عامل اصلی این سوءقصد بود، در اعترافاتش درباره نحوه ترور آیت الله خامنه ای در ششم تیرماه 60 در مسجد ابوذر می گوید: «طرح استفاده از ضبط صوت برای عملیات از قبل توسط مهدی (محمد متحدی) مطرح شده بود، چون من برای یک خبرنگار ژاپنی کار می کردم، از طریق ترمه او چند بار برای مصاحبه مطبوعاتی پیش بهشتی هم می رفتند و معمولاً خبرنگارها ضبط صوت را روی میز می گذاردند... تا این که مطلع شدیم (آیت الله) خامنه ای در محل یک برنامه پرسش و پاسخ دارد. من روز قبل برای شناسایی مسجد رفته و فردایش با ضبط به محل رفتم. قبلاً مهدی آن را با چراغ امتحان می کرد و خوب عمل می کرد، ولی روز عمل صبحش که من چند دفعه آزمایش کردم، متوجه شدم که زیاد هم قابل اعتماد نیست و با کمی تکان از حالت معمولش بیرون می آید. به هرحال من ظهر به مسجد رفتم و دیدم که یک نماز به امامت خود (آیت الله) خامنه ای خوانده اند و نماز بعدی را هم من شرکت کردم و سپس وقتی وی برای سخنرانی به پشت میز بزرگی که قرار داشت رفت، من بعد از یکی دو دقیقه ضبط را به کارانداخته و جلوی وی گذاشتم. البته چون میز بزرگ بود، او برای برداشتن کاغذ سوال ها به آن طرف و این طرف خم می شد، من امکان این که به هدف بخورد را زیاد نداشتم و دیگر اینکه چون ترس داشتم، قبل از رسیدن نوار به آخر بمب عمل کند هرچه سریع تر به کناری رفته و جوراب هایم را پوشیدم و سپس به توالت رفتم و ازآنجا خارج شدم و از کوچه پشتی به میدان ابوذر که فولکس را آنجا گذاشته بودم، رفتم و از محل دور شدم.»